اقتصاد سياسي و عمل كرد دولت
نوشته: احمد سعيدي
سياست اقتصادي زمامداران در هفت سال گذشته در افغانستان نه تنها به چالش هاي معيني روبرو بوده و چندان دست آورد نداشته اند بلكه اقتصاد مردم عادي جامعه را به ركود مطلق مواجه ساخته است و مردم فقير را فقير تر ساخته است.
ضرورت بود تا حكومت خواستار پاليسي ها و اقدامات اقتصاد متوازن و عادلانه براي تمام نقاط افغانستان مورد برسي و تطبيق قرار ميگرفت در ظاهر چنين بود در عمل بر عكس توجه خاص حكومت در بعضي ولايات مانند هلمند و قندهار توجه نموده ديگران فراموش گرديده توجه به يك منطقه خاص كه در انجا امنيت نبوده و در گذشته باعث ان گرديده كه نه تنها انكشاف اقتصادي در ان محلات بوجود نيامده بلكه باعث نا رضايتي مردم مناطق ديگر نيز گرديده است در مناطق كه امنيت وجود داشته مستحق كمك هاي بيشتر ميباشند نه سزاوار عدم توجه.
طي هفت سال گذشته پاليسي هاي متناقض اقتصادي حكومت در رابطه با كشت كوكنار مخصوصا معيشت بديل براي رشد و ترويج مواد مخدر كمك نموده است افغانستان در گذشته افرادي محدودي كه به هيروئين مصاب بوده باشند داشت حالا در اثر پاليسي هاي غلط در سال هاي اخير تعداد افغانهاي كه به مواد مخدره آغوشته شده و مصاب گرديده اند در تمام افغانستان مرد و زن تقريبا در حدود يك ميليون نفر ميرسد كه اين تعداد روز به روز افزايش ميآبد اكثريت از اين معتادين بين سنين 18 تا 35 سال دارند كه نيروي جوان و نيروي كاري مارا تشكيل ميدهند بنابر آن در حاليكه دو نسل گذشته ما قرباني جنگ شد حالا ما در پيش چشمان خود يك نسل ديگري را در حال نابودي ميبينيم اين افراد عوض آنكه نيروي كاري مارا تشكيل دهند باري دوش جامعه گرديده اند حكومت هم نيز درين مورد توجه چندان ندارد.
موضوع مواد مخدر نه تنها ملت مارا مورد تحديد قرار داده بلكه جامعه بين المللي را نيز متاثر ساخته است كشت كوكنار و صنعت مواد مخدر تروريزم و جنگ عليه افغانستان و جامعه جهاني را مستقيما تمويل مينمايد اين امر يكي از بزرگترين نا كامي هاي دولت در هفت سال اخير بوده است.
وعده هاي حكومت در زمينه رشد اقتصاد ناكام بوده و مخصوصا در عرصه خصوصي سازي به شتاب زده گي و عجله برخورد شده است استراتيژي انكشاف ملي افغانستان كه در آخرين سال حكومت هفت ساله تدوين گرديد تنها بروي خط باقي ماند و نيروي كاري رهبري براي تطبيق استراتيژي انكشاف ملي وجود ندارد و همه چيز بعداز فيصله هاي اجلاس پاريس بروي كاغذ باقي مانده.
بزرگترين نقيصه در همه عرصه ها اعم از اجتماعي و اقتصادي همانا مسئله نيروي حركي جامعه و حركت اجتماعي و يا به عباره ديگر پشتباني مردمي از حكومت است كه در هفت سال گذشته نهايت ضعيف بوده است ما در هفت سال گذشته توقعات مردم را بلند برديم كه در حقيقت نگذاشتيم مردم خود بصورت فعالانه در امور اقتصادي و اجتماعي سهيم شوند اين موضوع در پنج سال آينده بايد در اولويت كاري حكومت بعدي قرار داشته باشد.
حكومت آينده از كار كردهاي اقتصادي در هفت سال گذشته ميتواند درس هايي عبرت آميز را بيآموزد منفي ها را مردود و مثبت ها را سر آغاز كار خود بسازد براي ما در آينده بايد اين كار قدر و قيمت نداشته باشد كه ما همه پاليسي ها را از غرب بيآموزيم و كاپي گري كنيم.
در افغانستان بدون در نظر داشت شرايط كشور ما به منصه تطبيق قرار دهيم. مشكلات و پرابلم هاي افغانستان را افغانان ميدانند. اقتصاد افغانستان يك اقتصاد سياسي است تطبيق پاليسي هاي غلط اقتصادي در سال هاي اخير افغانها را به فغان آورده اگر مرض تشخيص نگردد و به آن دوا داده شود نه تنها مريض جور نميشود بلكه حالت مريض بد تر از پيش ودر بسياري حالات موجب مرگ او ميشود چنانچه در افغانستان چنين شده.
خلاف انجه در شروع حكومت وعده داده شده بود بيكاري نه تنها كاهش نيافت بلكه بصورت سرسام آورگراف صعودي را پيمود در بسياري از جهات كار از مردم گرفته شد و وعده داده شد كه سكتور خصوصي براي شان كار ميدهد كه به نسبت مشكلات سياسي اين كار عملي نگرديد.
سكتور خصوصي كه در شروع به دلگر مي به سرمايه گذاري آغاز كرده بود بنابر دلايل عدم موجوديت امنيت بروكراسي و كار شكني در تمام ادارات دولتي عدم انرژي كافي و موجوديت شرايط مغلق حقوقي تنفيذي با قبول خسارات معين كار هاي شانرا بستند و رفتند. تعدادي از آنها كه باقي ماندند با تهديدات معين امنيتي اعم از گروگان گيري و اختطاف مواجه گرديدند كهدر بعضي حالات موجب مرگ شان شد و هر روز تهديد مي شوند.
طي هفت سال اخير با اينكه منابع سرشار مالي از كشور هاي بزرگ جهان به كشر ما سرازير گرديده ما بجز از عده سرك ها هيچ زير بناي ديگري را نساخته ايم حتي سرك ها هم در بسياري از نقاط ساخته ني بلكه صرف قير ريزي شده است و حالا اكثرا از كار افتيده اند حكومت آينده در پنج سال بعدي براي زير بنا ها اولويت بدهد حكمت آينده به كاربرد امكانات براي نيروي خود استفاده كند و نيروي خود را بايد براي تقويه كشور خود به كار بهبرد.
زراعت ما صدمات قابل ملاحظه يي برداشته است ما چون در بخش آبياري دستآورد نداشته ايم زراعت نه تنها ترقي نيافته بلكه با كشت كوكنار براي كشور ما نام بدي را كمائي كرده است حكومت هاي بعدي درين مورد بايد توجه همه جانبه نمايند تا دامن كشور پاك گردد.
پروژه ها در مجموع قصير المدت است در حاليكه اين موقع طلايي كه تمام كشور هاي جهان به افغانستان كمك و مساعدت ميكنند در هر زمان ديگري وجود نخواهد داشت ما ميتوانيم روي پروژه هاي طويل المدت سرمايه گذاري كنيم تا فرصت هاي كاري ايجاد گردد حكومت بايد در مورد پلان هاي عملي داشته باشد.
پروگرام هاي معيشت بديل كه بيشتر از دو ميليارد دالر در آن به مصرف رسيده كاملا بي نتيجه بوده و در عوض آنكه كشت كوكنار را تقليل داده باشد آنرا زيادتر ساخته است اين سياست نادرست و غير منطقي بوده و نتايج آن منفي.
پول جامعه بين المللي اكثرا دوباره به كشور تمويل كننده باز گشته كه اين خود بيانگر اين حقيقت است كه ما نتوانسته ايم حتي در اين زمينه كوچكترين اقدامي در هفت سال گذشته كنيم تا از باز گشت اين پول به كشور هاي خارج جلوگيري نمائيم. بايك مديريت درست در زمينه انسجام كمك ها اين امر به بسيار سهولت امكان پذير است مشروط به اينكه دل سوزي و مديريت درست وجود داشته باشد.
معمولا جامعه بين المللي در ارايه مساعدت ها شرايط خود را بالاي افغان ها در هفت سال گذشته قبولانده اند شرايط كه جامعه بين المللي در اين هفت سال براي ما ديكته كرده اند و هنوز دوام دارد حتي به كشور هاي روبه انكشاف ديگر غير قابل قبول غير معقول و گزاف بوده است و تا كنون نتايج نداشته است.
از سوي ديگر كشور ها و موسسات تمويل كننده در بين خود هيچ نو آهنگي ندارند چه رسد به هم آهنگي شان با ادارات ذيربط افغاني ولي در بعضي حالات اين هم آهنگي بعضي حلقات رهبري اقتصادي حكومت را چنان بخود مجذوب نموده است كه بصورت طعنه آميز به آنها سخنگوي بانك جهاني ميگويند ( نه بدان شوري شور. نه بدين بي نمكي) همچو سياست ها كور و مردم بطرف بد بختي سوق مي دهد.
حكومت در هفت سال گذشته نتوانسته است مساعدت ها را از طريق دولت جذب نمايد كه در نتيجه باعث آن شده است تا قدرت موسسات تمويل كننده به يك قدرت موازي با حكومت مركزي افغانستان به وجود آيد ودر اكثر حالات موجب ضعف حكومت گردد گرچه بعضي اوقات حكومت درين مورد صحبت هاي داشته اما نتيجه دست آورد اندك نيز نداشته.
حالا ما ميخواهيم تا شرايط افغانستان را به خارجي ها بگوئيم و قسمت زيادي پول مساعدت را از طريق بودجه اصلي دولت جذب نمائيم كه اين امر مارا و ا ميدارد تا با فساد اداري مبارزه نمائيم و ملكيت افغانستان را در تما سطوح تقويت بخشيم اما چرا اينكار را در اوايل هفت سال اول نكرديم حالا نان وقت شده است عمر اين حكومت كوتاه است.
بايد حكومت بعدي در پنج سال آينده از يك كشور مصرف كننده به كشور توليد كننده مبدل گردد متاسفانه در حلال حاضر يگانه توليد ما مواد مخدر است ما بايد سكتور زراعت مالداري و باغداري را تقويه كنيم تا بتوانيم ميوه تغازه ميوه خشك و ساير توليدات زراعتي را بعداز پروسس سورت بندي و بازار يابي به كشور هاي خارج صادر كنيم ما بايد مرغداري و تربيه ماهي را در طي پنج سال آينده تقويت نمائيم تا حد اقل ضروريات داخلي خود را مرفوع سازيم حكومت كه بعداز انتخابات به وجود مي آيد طي پنج سال آينده توجه جدي و اساسي روي احداث بند و انهار باشد كه در نتيجه ايجاد اين بندها اهداف آتي بر اورده گردد.
ظرفيت هاي بزرگ توليد انرژي بميان آيد كه براي صنعت و تجارت امر مهمي محسوب ميگردد دريا ها يافغانستان مهار گردد و يك سيستم منظم و قابل اعتماد آبيادري جهت رشد و انكشاف زراعت و باغداري بوجود آيد كه كشور را از لحاظ توليد غله جات خود كفا سازد.
ما صندوق وجهي براي سكتور عامه را ايجاد كنيم تا براي متشبسين كوچك و متوسط قرضه هاي با شرايط سهل را كه توام با سيستم گرانتي و بيمه قرضه باشد ارايه داريم.
ايجاد محيط مناسب براي سرمايه گذاري خصوصي يكي از وظايف عمده دولت بوده كه متاسفانه دولت در هفت سال گذشته نتوانست آنرا بر اورده سازد. ما در نظر داريم تا با ا يجاد زير بن هاي اساسي رشد و توسعه صنعت در افغانستان از طريق تاسيس پارك هاي صنعتي جديد و پارك هاي خاص براي قالين بافان و ساير پروژه هاي زير بنايي مانند اعمار بند برق كوكچه بند باغدره و غيره …. و ساير اقدامات لازم فضاي مناسب را براي سرمايه گذاري سكتور خصوصي در كشور ايجاد كنيم.
ايجاد فرصت هاي كاري به منظور مبارزه قوي ب بيكاري در سرخط وظايف اقتصادي حكومت بعدي قرار داشته باشد اين واقعيت بايد پذيرفته شود كه افغانستان در حال حاضر از لحاظ اقتصادي در مرحله گذار و انتقالي قرار داشته و نبايد در فروش تصدي هاي دولتي از عجله كار گرفته شود. براي جلوگيري از افزايش روبه رشد بيكاري از يكطرف و ايجاد شرايط مناسب خصوصي سازي تصدي ها به شيوه هاي علمي و معقول ازجانب ديگر لازم است تا آنعده از تصدي ها و شركت هاي دولتي كه ميتواند با مصارف كم دوباره احيا كردد توجه مبذول گرديده و بعداز فعال شدن و دريافت ارزش واقعي روي پلان خصوصي سازي آن كار صورت گيرد.
ارتقاي مهارت هاي مسلكي يكي از نكات عمده اساسي در پيشرفت و ترقي افغانستان است كه در اولويت كاري بايد قرار گيرد تدابير مشخص پيرامون توسعه سيستم نو آموزي از طريق مكاتب مسكلي و حرفوي و ارتقاي مهارت هاي مسلكي براي جوانان در سراسر كشور اتخاذ گردد. سعي گردد تا در زمينه مساعدت هاي معيني جستجوگرديده و بكار گرفته شود تا به جوانان حرفه هاي جديد آموزش داده شده و راه براي جذب آنان در سكتور خصوصي ودر رشته هاي مختلف ميسر گردد.
ما خوب ميدانيم كه انكشاف بدون امنيت و امنيت بدون انكشاف وجود ندارد بنابر ان ما در پلان گذاري اقدامات اقتصادي قعدي خود اين امر را جدا در نظر بگيريم بيكاري كه به مرض مهلك و خفه كن جامعه افغاني مبدل گرديده است از جمله عواملي كه نا آرامي و بي ثباتي امنيتي را در قبال داشته است زيرا در جائيكه بيكاري است بي امنيتي بصورت حتمي بيداد ميكند و هرگاه بيكاري درمان گردد امنيت خود بوجود مي آيد جامعه جهاني و دولت افغانستان اين مكلفيت را دارند تا بخاطر ريشه كن ساختن تروريزم كه از مردمان محلي باج ميگيرند و جوانان بيكار را به حيث طعمه خود قرار ميدهند اقدامات قاطع مفيد عملي و درازمدت را روي دست گيرند تا به اين باجگيري ها خاتمه داده شده و شرايط كار مناسب براي جوانان بيكار بوجود آيد.
همكاري هاي اقتصادي منطقوي اصل عمده ايست كه در سياست هاي اقتصادي جاي خاص خود را دارد درين زمينه طرح هاي ذيل در اولويت كاري بايد قرار داشته باشد. جلب همكاري هاي همه جانبه كشور هاي عضو سازمان هاي منطقوي اقتصادي مانند سارك ايكو كرك و شانگهاي و سازمانهاي جهاني مانند بانك جهاني صندقو و جهي بين المللي و بانك انكشافي آيسايي در ايجاد پروژه هاي اقتصادي منطقوي بخصوص ايجاد خط آهن سراسري در افغانستان جهت وصل نمودن كشور هاي آسياس ميانه با بحر هند خليج فارس.
اقدامات عاجل و عملي در تطبيق موافقتنامه انتقال لوله گاز تركمنستان افغانستان پاكستان هند.
تشويق و جذب سرمايه گذاري ها در احداث پروژه هاي بزرگ اقتصادي منطقوي مانند استخراج معدن آهن حاجي گك نفت و گاز و ساير معادن شمال و شمال شرق ايجاد نهاد هاي علمي و مسلكي و حرفوي براي نسل هاي آينده و جوانان كه از بيكاري رنج ميبرند.