خیسور خوښ کړئTwitterFacebook

مصاحبه رئیس جمهور کرزی با روزنامه شیکاگو تریبیون

رئیس جمهور کرزی روز پنجشنبه 18 دسامبر 2008، مصاحبه ایرا با کیم بارکر، گزارشگر شیکاگو تریبیون در کابل انجام داد. در این مصاحبه اختصاصی ، رئیس جمهور کرزی در برابر انتقادات اقای اوباما در جریان کاندیداتوری وی ، واکنش نشان داده و از نحوه انجام عملیات های نظامی نیروهای امریکائی در افغانستان انتقاد کرد. رئیس جمهور کرزی پیشنهاد کرد تا مبارزه با تروریزم بیشتر به پاکستان متمرکز گردد. وی همچنان پیامی را برای خانواده های نیروهای امریکائی موسوم به ” محافظین ملی الینویز” که در افغانستان مستقر میشوند، فرستاد.

پرسش:

نظر شما در مورد انتقاد آقای اوباما که گفته بود شما ضعیف عمل میکنید و بیشتر وقت تانرا در بلنداژ صرف میکنید، چه است؟

پاسخ:

بلنداژ؟ ، ما برعکس در سنگر هستیم و متحدین ما نیز با ما در سنگر هستند. در سال 2002 ، ما در قله بلند موفقیت رسیده بودیم، و حمایت کامل مردم افغانستان را با خود داشتیم. طالبان و القاعده مخصوصاً در مناطق جنوبی افغانستان بدون مقاومت شکست خوردند. اکنون باید متوجه شویم و ببینیم که چرا ما در سنگر و یا به قول شما در بلنداژ هستیم. چرا ما در بلنداژ هستیم؟ هزار ها طالب دوباره به خانه هایشان برگشتند و زندگی عادی شانرا از سر گرفتند. اما، نیروهای ائتلاف یک تعداد قاتلین را استخدام کردند و با آنها یکجا به خانه های صدها بزرگ قومی و مردم محل هجوم بردند و آنها را مجبور به فرار از خانه هایشان از افغانستان کردند. جای تعجب است که مردم افغانستان هنوز از ما حمایت میکنند و به ما اعتماد دارند. جای تعجب است که هنوز مردم با وجود بمباری های خانه هایشان ،کشته شدن کودکان و خانواده ها و بربادی زندگی شان، نزد من منحیث رئیس جمهور میایند. ما زمانی میتوانیم به سادگی از این بلنداژ یا سنگر بیرون شویم که در برخورد خود در برابر این مردم بیچاره تغیرات بیاوریم. جامعه جهانی باید اشتباهات خود را تصحیح کند و نحوه برخورد شان در افغانستان را درست بسازند و دولت افغانستان را کمک کنند تا ما بتوانیم بیشتر از گذشته خدمت کنیم. سال های متمادی است که ما فریاد میکشیم که جامعه جهانی باید توجه شانرا به پناهگاهای اصلی تروریستان متمرکز بسازند، اما هیچ کسی به آن گوش نداد. سالهاست که میگویم جنگ علیه تروریزم در افغانستان نیست، ولی در مراکز آموزشی آنها و پناهگاه های آنها ( در پاکستان) است. بجای اینکه نیروهای ائتلاف توجه شانرا به مراکز آنها معطوف بدارند، برعکس به قریه های افغانستان و به خانه ها هجوم بردند و مرتکب قتل و کشتار های غیر قانونی شدند. آخرین مثال آن، چند روز قبل در ولایت خوست بود که در اثر آن یک مرد، زن و کودک 12 ساله کشته شد. آیا آنها اعضای القاعده بودند؟ — حتی اگر می بودند، آیا محکمه ای به این نیروها اجازه تیراندازی  به خانه های آنها را صادر کرده بود؟ آیا ان پسر 12 ساله و یا آن زن اعضای القاعده بودند؟ — اگر این گونه برخوردها ادامه پیدا کند، ما در سنگرهای عمیق تر از امروز فرو خواهیم رفت و این مبارزه علیه تروریزم به یک شکست شرم اور مواجه خواهد شد.

پرسش:

هدف شما از قاتلین که از سوی نیروهای ائتلاف گماشته شده اند، چیست؟

پاسخ:

نیروهای ائتلاف قاتلین، جنگ سالاران یا هرچیزی که شما نام میگذارید، را گماشتند. نیروهای ائتلاف ملیشه های ساختند که هیچ محدودیتی در سوءرفتار با مردم افغانستان نداشتند. این افراد به خانه های مردم هجوم می برند و خانه هایشانرا بازرسی میکنند، مردم را توقیف و تهدید میکنند. هفت سال است که من همواره تاکید میکنم که این کار شما اشتباه است. پیشرفت های نیز در کنترول این اشخاص صورت گرفته است، اما بازهم این موارد اتفاق می افتد. — اگر شما میخواهید موفق شوید، این کار باید خاتمه یابد. ما زمانی میتوانیم حکومت را بسازیم که این خودسری ها خاتمه یابد. اگر این نیروها خود سرانه به خانه های مردم هجوم ببرند، مردم را توقیف کنند و به قتل برسانند، آیا مردم افغانستان احساس خواهند کرد که حکومت دارند؟ ” نه”، در واقع این چنین اعمال حکومت افغانستان را تخریب میکند. اگر افغانستان یک کشور مستقل است، اگر افغانستان دارای حکومت منتخب است، اگر افغانستان دارای قانون اساسی است، اگر افغانستان از خود قوانین دارد، و اگر شعار اینست که دیموکراسی و نهادهای دولتی در افغانستان تقویت گردد، پس استقلال افغانستان و قوانین آن باید رعایت شود و نه اینکه به شدیدترین شیوه قسمیکه همین اکنون اتفاق میفتد، نقض شود. بنابرین، درخواست و تقاضای من از جامعه جهانی و حکومت امریکا، طوریکه من در این مورد به ایشان درخواست های خود را فرستاده ام، اینست که بیائید یکبار دیگر مسیر روابط خود را تعین کنیم. من در برابر آنچه که در حکومت من نادرست است- فساد ، مواد مخدر و یا عدم کفایت کاری، مسئولیت دارم. ولی، ما به بهبود کار همانگونه که پیشرفت های داشته ایم، متعهد هستیم و از جامعه جهانی میخواهیم که خود را برای رعایت حاکمیت ملی افغانستان و قوانین ما در پیشبرد مبارزه با تروریزم با وسایل درست و برخورد پسندیده قویاً متعهد بسازند.

پرسش:

ازدیاد نیروهای خارجی در افغانستان چی مشکل را میتواند حل کند؟

پاسخ:

فرستادن نیروهای بیشتر به دهات و شهر های افغانستان هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد، اما فرستادن نیروها به سرحدات عاقلانه است. نیروهای بیشتر که قوای افغانی را کمک کنند تا مناطقی را دوباره بدست گیرند که بنابر مشکلات جدی آنها از کنترول ما خارج شدند، عاقلانه است. ما فقط در همین زمینه به کمک نیاز داریم، و فرستادن آنها به محلات دیگر لازم نیست.

پرسش:

اما امریکا میخواهد تا ماه آینده اکثریت 4000 نیروی خود را به ولایت های وردک و لوگر اعزام نماید، نظر شما چی است؟

پاسخ:

فکر نمیکنم که ما به نیروی بیشتر در این ولایات نیاز داشته باشیم، فکر میکنم ما به حضور این نیروها بیشتر در مناطق سرحدی نیاز داریم، مخصوصاً در هلمند تا کنترول کامل این ولایت را به مردم افغانستان تحت قوانین افغانستان بازگردانیم.

پرسش:

انتخابات ریاست جمهوری سال آینده برگزار میگردد، آیا شما قصد کاندیداتوری دارید؟ با درنظرداشت وضعیت کنونی، چرا فکر میکنید مردم برای شما رای بدهند؟

پاسخ:

قبلاً، نمیخواستم دوباره کاندیدا باشم، اما اکنون تصمیم گرفته ام، برای اینکه تجربه زیادی آموخته ام و با جامعه جهانی روابطی دارم که مبتنی بر حقایق و صداقت بوده است. به اساس همان حقیقت گرائی، در مورد حقایق تلخی که بعضاً برایشان آزاردهنده واقع شده است همرای شان واضح صحبت کرده ام و این برای بهبودی کشور ماست. اگرچه گفتن حقایق برایشان مانند دوای تلخ بوده است. من همواره برای حفاظت مردم افغانستان صدا کشیده ام و مردم افغانستان مستحق خدمت هستند. من طرفدار افغانستانی نیستم که باردوش جامعه جهانی باشد، و میخواهم این سفر افغانستان را تکمیل کنم و این ماموریت را بخاطر خوبی افغانستان و جامعه جهانی به اتمام برسانم. میخواهم جامعه جهانی در افغانستان موفق شود و با موفقیت آنها در افغانستان، مردم افغانستان زندگی بهتر خواهند داشت و این چیزیست که من میخواهم بخاطر آن در خدمت مردم افغانستان باشم.

پرسش:

آیا برای بیرون شدن نیروهای خارجی از افغانستان کدام زمان معینی وجود دارد؟

پاسخ:

نه، چیزی بنام زمان معینی وجود ندارد، و ما نیز طرفدار همچو زمانی نیستیم. ما طرفدار زمان موفقیت این نیروها هستیم و نه زمان بیرون شدن. ما میخواهیم زمان موفقیت تعین شود، ما خواهان زمان تکمیل ماموریت هستیم. تکمیل ماموریت به معنی شکست تروریزم و به معنی یک افغانستان مرفع، صلح آمیز و دیموکراتیک است.

پرسش:

هدف کلی شما از این طرح جدید که به جامعه بین المللی پیشنهاد میکنید، چه است؟

پاسخ:

بازنگری روابط ما با جامعه جهانی در مورد نحوه عملیات های نظامی در افغانستان، تاکید بر موثریت مبارزه با تروریزم با از بین بردن پناهگاهای تروریستان، منابع مالی و تجهیزاتی آنها، برداشتن موانع که ناآگاهانه به سر راه دولت افغانستان گذاشته شده است و اینکه دولت افغانستان بتواند به مردم خود خدمت بیشتر کند و خود را توانمند بسازد. موضوع دیگر ارائه موثر کمک های جامعه جهانی به افغانستان است. اگر در نحوه مصرف این کمک ها تغیرات بیاید و هماهنگی بیشتر بوجود بیاید، کمک های جامعه جهانی در افغانستان میتواند موثریت بیشتر داشته باشد.

پرسش:

آیا فکر میکنید که پاکستان در مبارزه با تروریزم جدی عمل میکند؟

پاسخ:

رئیس جمهور زرداری جدی است و در آن هیچ شکی وجود ندارد. امیدوارم او و دولتش بتواند در این مسیر موفق شود. من به رئیس جمهور زرداری و اهدافش اعتماد دارم. او از دست تروریستان ضربه جدی را متحمل شد و من باور دارم وی آنچه را که لازم است انجام خواهد داد.

پرسش:

نظر شما در مورد توانائی حکومت ملکی پاکستان در تحت کنترول آوردن دستگاه های قوی نظامی و استخباراتی آن چه است؟

پاسخ:

این مسئله جداگانه است، اما نیت رئیس جمهور زرداری نیک است، و توانائی چیزی دیگریست که همه ما در تحقق ان باید کمک کنیم.

پرسش:

 در مورد عملکرد حکومت ملکی پاکستان چی فکر میکنید؟

پاسخ:

رئیس جمهور زرداری و حکومت وی به مبازه علیه تروریزم متعهد هستند، اما پناهگاه های تروریستان هنوز هم وجود دارند و ما همه باید با هم همکاری نماییم تا آنها را از بین ببریم. با تاسف در حال حاضر پاکستان نیز از این موضوع رنج میبرد. چون ما بموقع برای از بین بردن این پناهگاه ها اقدام ننمودیم، این کشور قربانی تروریزم گردید.

 

پرسش:

 به نظر شما بزرگترین اشتباهی که در هفت سال گذشته صورت گرفته چه بوده است؟

پاسخ:

عدم تمرکز روی پناهگاه های تروریزم و عدم درک ارادۀ خوب مردم افغانستان.

پرسش:

 اشتباه بزرگ شما در هفت سال گذشته چه بوده است؟

پاسخ:

 چیز های بسیاریست که من میتوانم در بارۀ آن صحبت کنم. در سال 2002 هنگامیکه من با نماینده های جامعۀ جهانی در مورد حمایت از دولت افغانستان و خلع سلاح نمودن زورمندان محلی و غیر قانونی صحبت نمودم، آنها به من گفتنند که در این زمینه با من موافقت نخواهند کرد. در آن زمان باید من در مقابل این مفکوره قرار میگرفتم و میگفتم ، خوب در اینصورت شما باید تصمیم بگیرید که میمانید یا میروید. دوماً، من با جامعۀ بین المللی بطور خصوصی و به نرمی وارد صحبت شدم. بدبختانه، بیشتر شان این را ضعف من تلقی مینمودند. ولی این ضعف من نبود. این کار مبین رفتار آمیخته به احترام من و اعتمادی بود که من میخواستم در روابط مان وجود داشته باشد. و حال که من در دو سال اخیر با صدای بلند تر حرف میزنم، بمعنی نا رضایتی من از گذشته و سال های قبل از 2007 است. من میخوام در این مورد برای شما مثالی را ارائه کنم تا شما منظور مرا بهتر بدانید. در سال 2004، مردم از هر گوشۀ افغانستان آمدند و به من گفتند که پولیس ضعیف است… خصوصاً، در مورد ولپرسشی ارغستان ولایت قندرهار که با پاکستان بطول 250 کیلومتر سرحد مشترک دارد. مردم ولپرسشی ارغستان نزد من آمدند- در سال 2004 درست بعد از انتخابات ریاست جمهوری- و گفتند: رئیس جمهور ما تنها 40 پولیس برای 60000 نفر داریم. بعضی شان رخصتی مریضی دارند و بعضی شان در وظایف شان حاضر نیستند و به  این ترتیب فقط 15 یا 20 نفر شان مصروف اجرای وظیفه اند که نه وسایط دارند نه وسایل نقلیه و تجهیزات و ماه 20 دالر معاش میگرند. من این موضوع را با متحدین مان در میان گذاشتم و ما بار ها و بارها در مورد صحبت نمودیم. بلاخره، من فکر میکنم که در سال 2005 یا 2006 بعد از بحث های طولانی در جلاسات متعدد بعد از اینکه من در این باره بسیار تاکید کردم، نمایندۀ نیروی های ائتلاف به من گفت که ” آقای رئیس جمهور در مورد کار های مثبت فکر کنید، ما کلینیک میسازیم”. گویا اینکه کلینیک میتواند مکمل پولیس باشد.

پرسش:

 به نظر میرسد که شما از جامعۀ جهانی نا امید شده اید.

پاسخ:

 نه، اینطور نیست. من میخواهم برای شان بفهمانم که افغانستان و مردم آن دوستان شان هستند و اگر نهاد ها و حمایت های لازم را در اختیار شان قرار دهید موفق خواهید شد.

پرسش:

مذاکره با طالبان در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟

پاسخ:

 من بسیار میخواهم تا با آنها مذاکرات صورت گیرد. و از همان آغاز کار، من در این باره نظر خود را داشتم. ولی من هیچ آدرسی از آنها ندارم و نمیدانم که آنها را در کجا میتوانم بیابم. شما میتوانید طالبان پاکستانی را بیابید ولی نمیدانید که طالبان افغان را باید در کجا جستجو کنید. من کوشش میکنم آنها را بیابم، من برای آنها همواره پیام خواهم فرستاد، من آدرس شان را نمی دانم. یکی دیگر از مشکلات بزرگ اینست که طالبان افغانی هیچ آدرسی ندارند. بناً، من به آنچه در ابتدا گفتم بر میگردم، ما باید بر پناهگاه های تروریستان و صحبت در این مورد با بردران مان در پاکستان تمرکز نماییم.

پرسش:

 در مورد اوباما رئیس جمهور منتخب امریکا چه فکر میکنید؟

پاسخ:

 من وی را یک مرد شایسته میدانم و مطمین هستم که وی از درک لازم در مورد نیاز ها و مشکلات مردم افغانستان برخوردار است. من گفته های وی را بعنوان انتقاد از خودم تلقی نمیکنم. وی گزارش ها را میخواند. البته، در بعضی مواقع ما در مقابل بعضی از مقامات در اینجا با جدیت برخورد میکنم و زمانیکه شما با کسی با جدیت برخورد کنید، این موضوع در کشور شخص مورد نظر به اشکال مختلف انعکاس خواهد یافت. ببینید، ما در مبارزه علیه تروریزم در یک برهۀ زمانی بسیار پیچیده قرار داریم، هم برای امریکا و هم برای افغانستان. این سفر یک مدت مدید است ادامه دارد و یک مدت طولانی دیگر نیز ادامه خواهد یافت. بناً در جریان این سفر روز های اند که ما از همدیگر راضی نیستیم، روز های که نسبت به گذشته در آن ما با صدای بلند تر حرف خورد را بیان میکنیم. در بعضی مواقع رهبری امریکا الفاظ شدید مرا تحمل نموده است و من برای اینکار از آنها تشکر میکنم. و در بعضی مواقع من دانش و معلومات ناکافی شان را در مورد افغانستان تحمل کرده ام.

پرسش:

 در موارد مختلف چنین بنظر میرسد که شما عامل اشتباهاتی که در افغانستان انجام شده اند دانسته شده اید و مردم فقط رئیس جمهور کرزی را برای همه چیز متهم میسازند. شما در این مورد چه فکر میکنید؟

 

پاسخ:

 این حرف کاملاً غلط است. ولی با آنهم من رئیس جمهور هستم و طبیعتاً مردم مرا متهم خواهند کرد. من رئیس جمهورم و مردم همه از من انتقاد میکنند. مردم افغاسنتان از من انتظاراتی دارند، جامعۀ بین المللی از من انتظارتی دارند و من  و مردم افغانستان از جامعۀ بین المللی انتظاراتی داریم. ولی مردم افغانستان از احساس من نسبت خود شان و کار های که من انجام داده ام باخبر اند. جامعۀ جهانی گاهی از درک این مطلب عاجز است. گذشته از اینها، جامعۀ بین المللی بخصوص رسانه های غربی از همان ابتدا مرا شاروال کابل خطاب کرده اند. بناً هنوز هم این دیدگاه تغیر نکرده. در حالیکه ما در تاریخ افغانستان برای اولین بار دولتی داشته ایم که توانسته به بیشتر از نصف کشور و 40000 قریه دسترسی داشته باشد.در طول تاریخ افغانستان این اولین بار است که دور دست ترین نقاط افغانستان یعنی ارتفاعات پامیر کلینیک سیار، سهولت های صحی و مکاتب دیده میشوند. برای اولین بار در افغانستان شما میتوانید با استفاده از سرک به دور ترین نقاط افغانستان سفر کنید. برای اولین بار در تاریخ افغانستان خدمات صحی بیشر از 85% جمعیت کشور را تحت پوشش قرار داده اند. کار های زیادی در کشور انجام شده اند که میتوان از آنها یاد کرد و به آنها افتخار نمودو البته جامعۀ بین المللی نیز در این افتخار با ما شریک است و من باوجود عصبانیت و انتقادم از اشتباهات انجام شده از آنها تشکر میکنم.

پرسش:

 تلفات ملکی  و حملاتیکه شما از آنها نام بردید هنوز هم ادامه دارند، آیا آن زمان فرا خواهد رسید که افغانستان بگوید: دیگر کافیست و بخواهد که نیرو های بین المللی افغانستان را ترک کنند.

پاسخ:

 من امیدورام که تلفات غیر نظامیان و حملات متوقف گردند. و امیدوارم که ما وادار به اینکار نشویم. من بسیار عصبانی و ناراضی هستم و میخواهم آنرا نشان دهم و میخواهم که آنها از این خشم من و خشم مردم افغانستان باخبر شوند. ولی بدلیل اشتیاقی که برای موفقیت و دوستی که با جامعۀ بین المللی داریم، ما و مردم افغانستان بسیار صبور هستیم و تحمل میکنیم.

پرسش:

 ولی آیا شما در هیچ مقطع ای از زمان خواستار ترک نیرو های خارجی نخواهید شد؟

پاسخ:

 در صورتیکه اینکار متوقف نگردد، روزی فرا خواهد رسید که مردم افغانستان بطور ناگهانی خواستار این امر شوند.

پرسش:

تا جایکه اضافه کردن نیرو در افغانستان و تقویت ملیشه های محلی مطرح است، شما باور ندارید—

پاسخ:

 ملیشه ها نه. ببینید آنها منظور مرا درست درک نکرده اند… آنها اشتباه میکنند، برای شان بگویید که اشتباه میکنند. من امروز در مطبوعات بین المللی دیدم که در مورد تقویت ملیشه های قبایلی مطلبی را نشر کرده بود. این یک فاجعه است. این چیزی نیست که من خواسته بودم. من بدست آوردن اعتماد قبایل افغان و بزرگان و متنفذین شان را خواستار گردیدم. من در قدم اول خواستار پایان بخشیدن به آزار و تهدید، دستگیری، و داخل شدن به خانه های مردم و بعد بدست آوردن اعتماد شان هستم و اینکه باید اینکار از طریق دولت افغانستان و از طریق میکانیزمی که ما پیشنهاد کردیم انجام شود و میکانیزم شامل تقویت ملیشه ها نمیگردد. مردم افغانستان دیگر ملیشه نمی خواهند. مردم افغانستان سالهای متمادی رنج ملیشه ها را متحمل شده اند.

پرسش:

 بعضی از مردم میگویند که افغانستان به یک رهبر قوی نیاز دارد…

پاسخ: این حرف چه معنی میدهد؟ یک رهبر قوی به چه معنی؟ آیا یک رهبر قوی به معنی زندانی ساختن مردم است؟ یک رهبر قوی به معنی بیرون کردن جامعۀ بین المللی از افغانستان است؟ آیا یک رهبر قوی بمعنی نخواستن تغیر در استراتیژی است؟ یک رهبر قوی به چه معنی؟ به این معنی که ملیشه های شخصی داشته باشد؟ یک اردوی شخصی داشته باشد؟ یا کسیکه همیشه کشور را متحد نگهداشته است، افغانستان را خانۀ همۀ افغانها ساخته است، در هنگام ضرورت صداییش را بلند نموده است، تقریباً با تمام کشور در تفاهم است، آزادی مطبوعات را احترام نموده و در گسترش آن سعی ورزیده است، به دیموکراسی و آزادی بیان باورد دارد و خواستار تغیرات لازم در رفتار جامعۀ بین المللی گردیده است. به هر صورت، من خواستار تغیر هستم. من متهم شده ام که یک رهبر قوی نیستم، بیشتر توسط جامعۀ بین المللی. اگر من با آنها موافقت نشان دهم آنوقت آنها مرا یک رهبر قوی میدانند و زمانیکه من خواستار تغیر میشوم من یک رهبر ضعیف هستم. زمانیکه من خاموشی اختیار نموده بودم یک رهبر خوب بودم. ولی زمانیکه من صدای خودم را بلند کردم، یک رهبر بد و یک مرد خشن خطاب میشوم. ولی البته در داخل کشور من از نرمی کار گرفته ام. بسیار بسیار به نرمی رفتار کرده ام. و این کار را من قصداً انجام دادم، من همیشه یک مشوق بوده ام، و هیچگاه به فشار و جبر باور نداشته ام و به باور من این باعث شده که در طول سال ها با وجود مشکلات و با توجه به محیطی که ما در آن قرار داریم کشور متحد باقی بماند. با وجود تمام مشکلات و ناهمواری ها ما افغانستان را در جهت درست هدایت نمودیم. بناً، من در داخل کشور به نرمی رفتار نمودم و با خارجیان در جاییکه لازم بوده با جدیت رفتار کرده ام.

پرسش:

 گارد ملی الینویز میخواهد بیشترین تعداد سربازان را از جنگ جهانی دوم بدینسو به افغانستان بفرستد، گفتنی شما به فامیل های سربازان این گارد چیست.

پاسخ:

 رفاه مردم افغانستان، امنیت افغانستان و شکست تروریزم در افغاسنتان، امنیت و رفاه مردم را در امریکا تضمین خواهد کرد. افغانستان توسط افراطیون و القاعده اشغال شده بود در نتیجه مردم امریکا رنج آنرا متحمل گردیدند. زمانیکه من در کمیتۀ روابط خارجی مجلس سنای امریکا در سال 2000 صحبت نمودم در این مورد با وضاحت هشدار دادم. بناً افغانها دوستان شما هستند و آنچه من میخواهم بگویم اینست که با مردم افغانستان بعنوان دوستان و متحدین تان رفتار کنید. به آنها مظنون نشوید، به خانه های شان حمله ور نشوید، حمایت شان را جلب کنید و آنها را از خود دور نسازید.