نشانه ها وپيامدهای سوء حسد
پوهنمل لطف الله حقپرست
به ادامه مقاله قبلی ولزوم دید شما خوانندگان عزیز خواستم علایم وآثار “سوء حسد” را جهت آگاهی و در غایه اجتناب و وقایه از این بیماری مهلک را به صفحه تحریر بیاوریم، مناسب میبینم که در آغاز به یک حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم اشاره نمایم:
« عن الزبير رضی الله عنه قال: قال رسول الله صلی الله عليه وسلم:دَبَّ اِلَيکُم دَاءُ الاُمَمِ قَبلَکُم اَلحَسَد وَالبَغضَاءُ هِیَ الحَالِقَةُ لاَ اَقُولُ تَحلِقُ الشَّعرَ وَلکِن تَحِلقُ الدِّينَ» رواه احمد وترمذی/ ص449 کتاب الافلاق /ج 2 معارف الحدیث)
از زبیر رضی الله عنه روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: در حال حرکت است بسوی شما، بدترین و مهلک ترین بیماری امم پیشین، یعنی حسد وبعض، این بیماری به یقین تراشنده است. مطلب سخنم این نیست که موها را می تراشد بلکه دین را تراشیده واز بین میبرد.
در حدیث مبارکه معلوم میشود هرگاه حسد در بین ما رواج پیدا نمود، بیگمان به عقب یعنی به جهالت باز گشتیم و از ایمان واسلام روی گردانیدیم. این هم از انعامات خاص الهی است که در دل های مان حسادت نباشد.
این صفت رذیله مانند بسیاری از صفات دیگر گاه آشکار وصریح وگاهی مخفی در حال کمون ظاهرمی گردد، روی همرفته به اساس مطالعه آثار بزرگان علم اخلاق، روان کاوان و عصاره از تحقیقات وتجربه در یافتم، لازم است که در مراحل اولیه آنرا شناخت و پیش از آنکه در وجود انسان ریشه بدواند و مستحکم شود به وقایه آن پرداخت.
روی این ملحوظ از جمله نشانه هایی آن امور ذیل را ذکر مینمایم.
1- هنگامیکه می شنود، نعمتی بدیگر رسیده غمگین و نا راحت میشود، هر چند آثاری از خود تبارز ندهد.
2- گاه از این مرحله فراتر میرود، زبان به غیبت و عیبجویی می گشاید.
3- گاه تنها به بی اعتنایی و بی مهری و یا قطع رابطه شخص مورد حسد اکتفا میکند.
4- گاه سعی میکند که محسود را نبیند و سخنی از او نشود، واگر کسی دیگر از او سخن گوید مطلب گوینده را نمیشود وگاهی حسب توان گوینده را مجبور به پنهان کردن حقایق وصفات فرد مورد نظر مینماید ویا مجبور به سکوت میکند.
5- هنگامی زیانی به انسان برسد شخص خوشحال میشود، همین صفت از صفات کفار است زیرا خداوند میفرماید:
«إِن تُصِبکَ حَسَنَةٌ تَسُؤُهُم، وَ إِن تُصِبکَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَد أَخَذنَآ أَمرَنَا مِن قَبلُ وَيَتَوَلَّوا وَهُم فَرِحُونَ»توبه/50
اگر نیکی در بعضی از غزوات بتو رسد وبه پیروزی با غنائم دستیابی از موفقیت تو کفار نا راحت میشوند واگر مصیبتی بتو دست دهد ودچار نا ملایمت وشکست شوی خوشحال میگردند ومی گویند: ما قبلاً پیش بینی چنین مطلبی را میکردیم وتصمیم لازم را گرفتیم وباز می گردند در حالیکه شاد مان اند.ص 194 ج2 صفوة التفاسیر.
شادمانی در زوال نعمت دیگران از علایم حسادت است، زیرا حضرت علی کرم الله وجهه میفرماید:
«الحاسد يفرح بالشرور و يغتم بالسرور» حسود از شرور وبدی ها خوشحال میشود واز سرور وخوشحالی دیگران غمگین میشود.(سفینة البحار)
6- از علایم دیگر حسادت آنست که هرگاه هر کسی به این بیماری مبتلا شود حالش چنین خواهد بود زمانیکه با کسی اندک اختلافی داشته باشد، درهر کار آن شخص خلاف وبدنیتی میداشته باشد، آنگاه باید گمانی که با وی دارد مسایل و اعمال بد وخلاف را به اونسبت میدهد هر یک از موارد بالا میتواند نشانه بر بروز این رذیله جانکاه باشد.
و از پيامدها وآثار سوء حسد را ذيلاًً ميتوان نام ببريم:
حسد آثار زیانباری را از نظر فردی و اجتماعی ومادی ومعنوی به بار می آورد.
1- نخست از همه شخص حسود دایماً به ناراحتی های جسمی و روانی مبتلا میباشد، حتی خواب، آرامش واستراحت خود را به کلی از دست میدهد وآهسته، آهسته رنجور و نحیف میشود، در حالیکه امکانات خوبی دارد اگر صرف همین اخلاق رذیله را از خود دور سازد آبرومند وسعادتمند میشود. زیرا حضرت علی کرم الله وجهه میفرماید:
«اسوء الناس عيشا الحسود»تصنیف غررالحکم / ص 300
بدترین مردم از نظر آرامش در زندگی حسود است.
2- در حدیثی آمده است: حسد جز زیان وخشم چیز در وجود انسان ایجاد نمیکند، حسد قلب انسان را ناتوان و جسم را بیمار میگرداند.
3- واز نظر معنوی حسد ریشه های ایمان را میخورد زیرا انسان حسود نسبت به حکمت عدل الهی معترض است به عطای بخشاینده حقیقی اعتراض میگیرد، حسد روح انسان را زندانی میکند واز درک حقایق بازمی دارد.
4- حسود دوستان خود را از دست میدهد زیرا نمی تواند باکسی رشته محبت را حفظ کند در متون اسلامی وارد است: «الحسود لاخلة له» حسود، دوستی ندارد.
5- از اثر خیلی منفی حسد متوصل شدن به انواع گناهان است، زیرا حسود بمنظور رسیدن به مقصد از ظلم، غیبت، دورغ، بخل، کینه، کدورت، خشنونت و تنگ نظری دریغ نمیورزد.
6- حاسد بیشتر از دیگران بخود زیان میرساند زیرا ابلیس با حسادتش به آدم علیه السلام بیشتر از آدم علیه السلام بخود ضرر آفرید، آدم بزرگی و برگزیدگی دریافت وابلیس به لعنت ابدی نایل آمد.
پيشنهادات:
1- بدون شک مرور به نشان ها وپیامدهای این رذیله تأثیر بسیار مثبتی در درمان این بیماری اخلاقی دارد، لازم است تا حسود به این پیامده بیندیشد وعملاً ریشه های آنرا یکی پی دیگر قطع نماید و به تقویه مبانی ایمان وتوحید بپردازد.
2- حسود صفحاتی از پیامدهای بد این بیماری را بنویسد و چند روز، پیا پی آنرا مرور کند وگاهی به صدای بلند بخواند.
3- به عواقب بد دنیوی وآخروی آن عمیق باید شود.
4- به انعامات الهی راضی شود، زیرا حضرت علی کرم الله وجهه میفرماید:
«من رضی بحاله لم يعتوره الحسد» کسی که به آنچه دارد راضی باشد حسد دامان او را نمی گیرد.
5- حسود نیروی را که برای زوال نعمت محسود به کار می گیرد همان نیروی را در پیشرفت خود بمصرف برساند به عباره دیگر حسد را به انگیزه های غبطه تبدیل کند ونیرو های ویرانگر را به نیرو های سازنده مبدل سازد.
باعرض حرمت