عوامل تفرقه وجدايي
پوهنمل لطف الله حقپرست
حضرت خداوند (ج) ميفرمايد:«لاتكونوا كالذين تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاء هم البينات واولئك لهم عذاب عظيم،( آل عمران 105) بسان كساني نباشيد« يهود ونصارا» كه بعد از آنكه آيات« معجزات روشن» به آنها فرا رسيد،از درتفرقه واختلاف پيش آمدند،براي آنها در روزقيامت به سبب تفرقه شان عذاب سخت است .
مسلمانان نبايد به سان امت هاي پيشين اهل تفرقه وجدايي وكشمكش باشند،زيرا تفرقه وجدايي را خداوند(ج) نوعي كفردانسته وعاملان آنرا مستحق عذاب دانسته است.
خود رائي:
دنيا سراي آزادي وگزينش انسان است واو در روز واپسين در برابر خدايش مسول خواهد بود ،هيچكس دردنيا حق ندارند دراعمال ديگران تفتيش كند وديگران را درمذهب ودين شان به محاكمه كشاند ،اين امر در روزحساب تنها به عهدۀ پروردگار جهانيان است.
دكتر شيخ يوسف قرضاوي مي گويد:« درعصر خود ما مردماني را ميشناسيم كه خود وديگران را به زحمت مي اندازد، به گمان اينكه ميتوانند آنها را در قالبي كه خود براي ايشان مي سازند بريزند ومردم را بر يك راي گرد آوردن وآنها را بر اساس درك خود ازمتون شرعي پيرو خويش سازند».
امروز يك تعداد افراد هستند كه با كم ترين سرمايه علمي ودانش وآنهم بدون تامل وپرهيزگاري دربارۀ پيروان مذاهب، دولتمردان، علما،نويسندگان،شاعران، دعوت گران و… فتوا وحكم تكفير وامثالهم را ميدهند وبهشت ودوزخ را مال شخصي خود فكر كرده كسي را واجب البهشت وكسي را واجب الدوزخ ميدانند وا! سبحان الله.
درحديث آمده: «اجرو كم علي الفتيا اجروكم علي النار» جسورترين شما بر فتوا كسي است كه به ورود آتش دوزخ جسور ودليرتر است.
حضرت عمر(رض) در زمان خلافتش مردي را به نام صبيغ بن عسل كه در فتوا جسورانه وبي باكانه عمل ميكرد درانظار مردم وي را به زمين خوابانيد وشلاق را بر وجودش آنقدر حواله كرد تا آنكه بيهوش شد. وقتي به هوش آمد گفت يا امير المومنين! وجودم از بيماري بهبود يافت.
ابو داوود وترمذي به روايت از ابي ثعلبه آورده اند كه ازپيامبر خدا(ص) دربارۀ آيه 105 سوره مائده« يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم» اي مومنان مواظب خود باشيد وخويشتن را ازارتكاب معاصي نگاه داريد.پرسيدم؟ ايشان فرمودند: مردم را به خوبي ها بخوانيد وازبدي ها باز داريد،واگر تابع بخل وآرزو وهوا وهوس هستند ودنيا را بر آخرت ترجيح ميدهند وهركس راي خود را ميپسندد، در اين صورت خويش را حفظ كن وازحالت چيره شدن بر ديگران پرهيز كن، زيرا خود پسندي درنتيجه منجر به جدايي وتفرقه ميشود.
خود پسندي كار ما را درگره انداخته
قطره چون بگذرد ازخود دريا ميشود
حسد وكينه توزي:
خداوند(ج)ميفرمايد:« قل اعوذ برب الفلق…و من شر حاسد اذا حسد(الفلق 1-5 ) بگو« اي محمد(ص)» پناه مي گيرم به پروردگار فلق«صبح»…ازشرحاسد چون اظهار حسد كند وبه مقتضاي آن عمل نمايد.
درواقعيت امر حسد بدترين شرور است كه في الواقع از نفوس ذوي العقول ذوي الاراده والاختيار صادر ميشود. واولين گناهي كه درآسمان ها وزمين واقع شد حسادت بود وبس.
درآسمانها حسادت ابليس برآدم عليه السلام واولين حسادت درزمين صادر شدن حسادت قابيل بر برادرش هابيل بوده.
حضرت محمد (ص) حسد وكينه توزي را به مثابه خزندۀ تشبه نموده كه هرآن به خوب وبديش مي زند وبه مثابه تيغ سلماني تشبه نمود ليكن حسادت موي هاي شما را نمي تراشد،بلكه تيغي است كه ايمان ودين شمارا ميتراشد.
هكذا آنحضرت (ص) فرمودند كه هرگز ايمان وحسادت دريك قلب جمع نمي شود ،زيرا حسد يكي از ريشه هاي عميق تفرقه وجدايي است واز آن به مثابه بيماري جذام جدايي و دوري بايد كرد.
اي برادر واي خواهر آگاه! مسلمانان همانند يك پيكر واحد هستند،زيرا پيامبر(ص) مسلمانان را به يك جسد تشبه فرمودند،بديعي است اعضاي يك جسد نسبت به همديگر حسد نمي ورزد، بلكه همديگررا تكميل ميكنند. هيچ عضوي قادر نيست كه وظيفه عضو ديگر را انجام دهد وخوش نيست كه جاي عضو ديگر را بگيرد، تا زماني كه مسلمانان بدين مرحله اي تربيتي نرسند بدون شك كه در قهقراي تفرقه وجدايي خواهند باقي ماند.
عدم بهره گيري از عقل:
عدم استفاده از نعمت خداداد عقل يكي ازعلل وعوامل تفرقه وتشتت است وعقل عبارت از وادار كردن نفس سركش به تسليم شدن دربرابر كتاب خدا و سنت رسول اكرم(ص) است.زيرا درآيه 2 سوره يوسف خداوند (ج) ميفرمايد:« انا انزلناه قرانا عربيا لعلكم تعقلون» اين قرآن را به زبان عربي فرو فرستاديم تا كه شما بينديشيد وتعقل نماييد.هر اندازه مسلمان با فهم وعقل همت بگمارد وبه وحدت وعدم تفرقه مي انجامد، واضع است دوري از عقل يك عامل جدايي وتفرقه است.
فراموشي آخرت وگرايش به دنيا: ازجمله عوامل تفرقه وجدايي ميان مسلمانان، فراموش كردن آخرت واقبال به دنيا دني است.به همين دليل آنحضرت(ص) مومنان را از سقوط دراين پرتگاه نابودي« جدايي وتفرقه» با اين مضمون زيبا برحذر داشته:« حب الدنيا راس كل الخطيه» دوستي دنيا سرآغاز تمام خطا هااست.هكذا« درهاي دنيا برشما گشوده نميشود مگر آنكه خداوند تا به روز قيامت ميان تان كينه ودشمني مي اندازد».
حب دنيا آدمي را خرس بي دم ميكند
رفته رفته مهر حق را از دل آدم گم ميكند
آنحضرت(ص) ميفرمايد:
1 – طالب الدنيا اسير،طالب العقبي،اجير،طالب المولا امير.
2 – طالب الدنيا مونث،طالب القبي موخنث،طالب المولا مذكر.
3 – طالب الدنيا جاهل،طالب العقبي عاقل، طالب المولي كامل.
وخداوند متعال ميفرمايد:« الهكم التكاثر،حتي زرتم المقابر»(1-2التكاثر) طلب افزوني دنيا شما را سرگرم«هلاك» ساخت تا با گروه ها ديدار كرديد.
راه نجات از اين بيماري بازگشت به راه خدا وسيرت آنحضرت است كه آن عدم واقع شدن به تشتت وجدايي وپيروي از راه هاي شياطين انسي وجني كه كوچه وپس كوچه هاي زياد دارد.
اگر مردم راه خدا را ترك كنند وراه هاي شياطين را پي گيرند يقينا دچار تفرقه وجدايي مي شوند وبه خاري وزبوني دنيا وآخرت نايل ميشوند.
مسلما مسلمان واقعي كسي است كه روزانه حداقل پنج وقت سي دو(32) مراتب از خداوند (ج) را حق« صراط مستقيم» را كه راه نعمت يافتگان است مي خواهد واز جدايي تفرقه وسردرگمي امان ميخواهد.