کمک به افغانستان وجیبه است یا امداد؟
نویسنده: احمد شاکر عادل
افغانستان باوجود داشتن منابع سرشار طبعی و امکانات خوب اقتصادی در طول تاریخ الی امروز، متأسفانه یکی از جمله کشور های روبه انکشاف بوده است. منافع ملی این کشور در طول تاریخ چند هزار ساله آن از یک جانب نظربه نداشتن حکومت های دلسوز، شایسته و متعهد، و مردمی و ازجانب دیگر نظربه داشتن موقعیت جغرافیه وی حساس آن مورد تهاجمات و مداخلات مستقیم و غیر مستقیم یکتعداد از کشور های خارجی شدیداً متأثر گردیده است. تهاجمات و مداخلات متذکره باعث خلق جنگ های اجباری و خونین، کشتار افراد بی گناه، ویرانی ها، عدم توجه به ساختار زیربنا های اقتصادی، فقرزایی، نابرابری، عقب ماندگی اقتصادی، عقب ماندگی فرهنگی، عقب ماندگی ذهنی و ده ها مشکلات دیگر شده است حتی اینکه تعدادی ازمشکلات متذکره امروز به نحو دیگر مشکل آفرینی می نماید.
هر متجاوز وهر مداخله گر با استفاده از سیاست های چند پهلویی فقط وفقط پی منافع جویی خود بودند و حکومت های همان دوره را وسیله قرارداده خواستند تا به اهداف سیاسی و اقتصادی خویش نایل شوند، این همه باعث شد تا یک تعداد قدرت طلبان افغانی غرض رسیدن به قدرت و یاهم حفظ قدرت خود منافع ملی را به باد فراموشی گزارند و صرف در مورد خود و بقای خود بی اندشند.
حکومت هایکه در ادوار مختلف به طروق مختلف و بدون اراده، خواست و تصمیم گیری مردم در این سرزمین به مسند قدرت رسیدند بمثابه مارها بروی خزانه این مملکت (منابع سرشار طبیعی) سینه زدند و بالای مردم حکمروایی نمودند. حکومت های تذکریافته به دلایل مختلف (نداشتن اراده آزاد، وابستگی به حکومت های حمایه گر خارجی، نداشتن کفایت و صداقت کاری، نداشتن پشتیبانه مردم ……..) نتوانسنتد مسؤلیت های عینی واقعی خود را در برابر ملت شریف افغانستان ادانما نموده خدمات اساسی و زیربنایی را انجام دهند تا امروز مردم شریف و مستعد افغان بلاثر استفاده و بهره برداری از خدمات گذشته گان شان مانند اکثریت کشور های جهان در زمره مردمان دارای یک کشور پرامن، مترقی، متکی به خود و زندگی آسوده و مرفع می بودند و بدین ترتیب حکومت امروزی افغانستان هیچ گاه چشم به کمکهای اقتصادی و نظامی کشور های خارجی نمی دوخت و برای تمویل مصارف عادی و یومیه خود به سوی کشور های خارجی و انستیتیوت های مالی بین المللی مانند بانک جهانی، آی ام اف، بانک آسیایی، بانک اسلامی ….. و غیره دست گدایی دراز نمی کرد و به پذیرفتن هر نوع معیار و شرایط آنها را برای بدست آوردن یکمقدار پول کمک بلاعوض و یاهم قرضه ناگزیر نمی شد.
یکی از حادترین معضله های ذکر شده فوق همانا تهاجم سال 1357 اتحاد شوری وقت میباشد که باعث خسارات هنگفت مالی و جانی برای هر دو کشور (افغانستان و اتحادشوروی و قت) گردید، مردم افغانستان صدها هزار شهید و معلول دادند و میلیونها نفر به مهاجرت های اجباری متوصل شدند، اقتصاد ملی افغانستان شدیداً مضرر شد، ایجاد تنظیم های جهادی صورت گرفت، مداخله های سیاسی سریع شد وبلاخره زمینه خوب برای ورود جنگجویان عرب، چچن، پاکستانی……. وغیره به افغانستان مهیا گردید و همچنان اتحاد شوروی باهمه تاخت و تاز آن به شکست شرم سار مواجه شده چهاده هزار وپنجصد نفر کشته دادند و میلیون ها دالر مصارف را متقبل گردید، اتحاد شوری ازهم پاشید و جنگ سرد را دربرابر ابرقدرت جهان (ایالات متحده امریکا) باخت و بلآخره اتحاد جماهر شوروی قدرت و عظمت خودرا ازدست داده و خود را به روسیه و ایالات متحده امریکا را به یک قدرتمند یکه تاز جهانی مبدل نمود. ایالات متحده امریکا وهمپمیانان اوکامیابی که شکست اتحاد شوری را که در نتیجه ریختن خون صدها هزار افغان غیور و وطن پرور نصیب شده بودند افغانستان را باتمام مشکلات اقتصادی، سیاسی، نظامی ….. اش به باد فراموشی سپرد و این را فراموش کرد که جهان علل خصوص ایالات متحده امریکا منحیث وجیبه باید افغانستان ویران و نیازمند را تاسرحد متکی شدن بخود همراهی نماید، همین اشتباه امریکا و بی توجوهی مجامع بین المللی باعث بروز جنگ های وحشتگر و ویرانگر میان تنظیم های جهادی گرید ودیری هم نگذشت که حکومت طالبان در سال 1996 روی کار شد و افغانستان به یک محل محفوظ، راحت و پایگاه قوی برای شبکه القاعده، تروریستان ملی و بین المللی و تولید کنندگان و قاچاقچیان مواد مخدره مبدل گردید. بازهم جهان غرب و مجامع بین الملل فقط تماشا نمودند و کدام اقدام جدی و بموقع علیه حکومت طالبان و بانیان و حامیان آنها ننمودند.
اثرات سوء سیاست های چند پهلویی و بیتفاوتی های جهان در افغانستا بی نتیجه نماند، با استفاده از همین فرصت تروریستان و القاعده فعالیت های شان را به سطح جهان دامنه دادند تابلاخره دست به گریبان ابرقدرت یکتاز جهان (ایالات متحده امریکأ) اندختند و حملات 11 سپتمبر سال 2001 انجام دادند.
حادثه 11 سپتمبر برای ایالات متحده امریکأ از یکجانب یک رویداد تلخ و خسارمند، و از جانب دیگر یک درس عبرت و ارایه تصویر از نتیجه بی اعتنایی و عدم مسؤلیت پذیری ایالات متحده امریکأ، همپیمانان امریکا و مجامع بین المللی بعد از شکست اتحاد شوروی در قبال افغانستان بوده است. معضله افغانستان منحیث عضوی از جامعه بین المللی به اثبات می رساند که گفته معروف از جناب سعدی خیلی بجا بوده است:
بنی آدم اعضایی یکدیگـــر اند که درآفرینش زیک گوهراند
چوعضوی بدرد آورد روزگار دیگر عضـو ها رانماند قرار
توکه ازمنت دیگران بی غمــی نشاید که نامت نهند آدمـــــی
بعد از حادثه 11 سپتمبر در ایالات محتده امریکأ جهانیان متوجه اشتباهات گذشته شان شدند و درک نمودند که در صورتیکه به وضعیت سیاسی، اقتصادی، نظامی …… افغانستان توجه جدی مبزول نه نمایند و افغانستان را به یک کشور باثبات، پرامن، متکی بخود وعاری از لانه های تروریستان مبدل نه نماید جامعه جهانی خود در مخاطره باقی خواهد ماند و حادثات مانند حادثه 11 سپتمبر 2001 در هر گوشه ای جهان تکرار شده میتواند.
عوامل فوق باعث شد که ملل متحد، جامعه جهانی و علل خصوص ایالات محتده امریکأ مسؤلیت شانرا درک نمایند و به صورت جدی و سریع عمل نمایند و از یک جانب ده ها هزار عسکر ایالات متحده، ناتو و آیساف به اساس فیصله شورای امنیت ملل متحد به همکاری جبهه مقاوت شمال افغانستان مستقیماً وارد جنگ علیه حکومت طالبان شدند و متعهد به از بین بردن حکومت طلبان و لانه های القاعده گردیدند و از جانب دیگر غرض بازسازی، و نوسازی و تقویت بنیه اقتصادی و نظامی افغانستان گردهمایی های توکیو، لندن و پاریس براه انداخته شد، جامعه جهانی و انستیتوت های مالی هرکدام به پرداخت ملیون ها دالر متعهد گریدند. بناً تعهدات مالی و نظامی به افغانستان کدام امداد نبوده بلکه جامعه جهانی وجیبه انسانی وکشورهای غرب علل خصوص ایالات متحده امریکا وجیبه سیاسی و انسانی داشنتد تا غرض تامین صلح، ثبات و امنیت منطقه و جهان مردم افغانستان را حمایه نمایند و فداکاریهای افغانان را درجنگ علیه اتحاد شوروی و تروریزم بین المللی تقدیر نمایند.
اقدامات و تعهدات فوق الذکر مردم شریف و زجردیده افغانستان را یکبار دیگر خیلی ها امیدوار گردانید ومردم افغانستان خواست و خیال داشتن یک کشور دارای ثبات سیاسی، اقتصادی، امنیتی وقانومند در چوکات حفظ عدالت اجتماعی و کرامت انسانی در سرمی پرورانیدند که گویا این همه خیالات شان با چنین یک حمایت (نظامی، سیاسی و اقتصادی ) جدی و قوی مجامع بین المللی بدون شک و تردید به یک حقیقت کامل واقعیت حتمی مبدل خواهد شد وملت قهرمان افغانستان از شر تروریستها و قاچاقچیان مواد مخدره رهایی خواهند یافت.
قرار تازه ترین اظهارات وزیر مالیه اسبق افغانستان آقای انور الحق احدی طی هفت سال گذشته حدود 38 ملیارد دالر کمک های تعهد شده جامعه جهانی و انستیتوت های بین المللی در افغانستان بمصرف رسیده که غالباً 6 ملیارد دالر آن از طریق بودجه حکومت افغانستان و متباقی از طریق ادارات ملل متحد،سفارت خانه های مربوطه،اداره کمک های انکشافی ایالات متحده امریکا……… بمصرف رسیده است.
شایان ذکراست که پولهای کمک شده در یک فضای عدم همآهنگی کامل میان نهادهای مصرف کننده و تشخیص اولویت های عینی جامعه افغانستان بمصرف رسیده است که متأسفانه در بیشترین موارد حین مصرف پول های کمکی فساد اداری (اختلاص ها، دستبردها، معامله گریها شدید، عدم شفافیت در سیستم حسابی ……. و غیره) وجوداشته است و این مشکلات باعث شده است که مصارف پولها فوق الذکر کارآیی لازم و اقتصادیت متناسب نداشته است.
امروز باگذشت هفت سال دیده میشود یک مقدار تحولات بمیان آمده که بمثابه دستآورد تلقی گردند مانند اعمار صدها باب مکتب، مدرسه، مسجد ، کلینیک و پل، حفر هزارها حلقه چاه آب، اعمار استیشن های کوچک برق درولایات، اعمار سرکها، تأسیس شبکه های تلویزنی و رادیویی، نشر اخبار و هفته نامه ها، ایجاد تسهیلات مخابراتی، بانکی، هوایی، ایجاد چندین فابریکه تولیدی مانند فابریکه کوکاکولا، فابریکه سپین غر، فابریکه ذوب آهن در ولایت هرات ……… و چند فابریکه دیگر که باداشتن مشکلات چشمگیر فعالیت مینمایند. دستآورد های فوق الذکر بمقایسه ای مصارف 38 ملیارد دالر و سپری نمودن موعد هفت سال مؤثر، سرتاسری و کافی نبوده وهیچگاه نتوانسته که مشکلات افغانستان را حل وامیدواری های افغانان را که همانا داشتن امنیت، صلح، اقتصاد مشروع، راهی از شرتروریزم …….. را تأمین و ماموریت های ملکی و نظامی جامع بین المللی را کامیابی ببخشد که این حقیقت تلخ را حکومت افغانستان و جامعه جهانی نیزمیپذیرد.
با تأسف مزید که این همه کوتاهی ها فقط با پذیرفتن حقیقت ها جبران نمیگردد زیراکه بار نتایج سوء و تمام مشکلات آنرا فقط و فقط مردم افغانستان میکشند، هنوزهم فقر و تنگدستی مردم را میرنجاند، بیکاری بشکل سرسام آور آن وجود دارد و حتی روبه گسترش است، زورسالاران در مناطق خود حکمروایی مینمایند، بی امنی مردم را تحدید میکند، اختتاف ها وگروگانگیری سیاسی و اقتصادی وجود دارد ، حملات ترورستی افزایش مییابد، گروه طالبان فعالیت های شانرا وسعت می دهند، فساد اداری در ارگان های دولتی و غیر دولتی اوج گرفته میرود،، امکانات سرمایه گذاریها برای طبقه تجار و متشبث محدود میگردد، تطبیق قوانین نهایت ضعیف میباشد، بیروکراسی شدید موجود است و حتی مداخلات منفی همسایگان واضحتر وسریعتر شده میرود. نکات جالبتر و ناخوشآیندتریکه مردم افغانستانرا دراین اواخر بیشتر متآثر و پریشان می نماید اظهارات جامعه جهانی و علل خصوص مقامات ایالات متحده و حکومت افغانستان میباشد که جهت فرار از مسؤلیت های شان یکدیگر را در موارد مختلف متهم مینمایند، حکومت تازه ایالات متحده حکومت افغانستان را یک حکومت ضعیف، ناکارآ و غرق در فساد اداری میدانند درحالیکه حکومت افغانستان از یک جانب از عدم تشریک مساعی قوت های نظامی ایالات متحده مبنی بر بمباردمانها یکه همواره باعث تلفات افراد بیگناه ملکی شده میرود، تلاشیهای خودسرانه منازل و توقیف افراد که سبب عکس العملهای شدید مردم و حتی فاصله گیری مردم از حکومت افغان شده و از جانب دیگر بطورعموم از عدم تشریک مساعی مالی کشورهای کمک کننده و انستیتوت های مالی مبنی بر تشخیص اولویت ها و نحوه مصارف نمودن پولهای کمکی آنها شکایت مینماید وموجودیت وضعیت کنونی را نتیجه چنین روش های مجامع بین المللی درطول هفت سال گذشته میداند و غالباً 80% حیف ومیل، عدم مؤثریت بکاربرد پولهای کمک شده را به خود نهادهای مصرف کنند غیردلتی نسبت میدهد درحالیکه مردم عوام افغانستان تمام مشکلات موجوده را به عمل کرد دولت و جامع بین المللی نسبت میدهند.
درصورتیکه به وضعیت امروزی افغانستان وفعالیت های شبکه های تروریستی و قاچاقچیان مواد مخدره غور دقیق نماییم به این نتیجه خواهیم رسید که در هردو حالت (ضعف و ناکارآیی حکومت افغانستان و یاهم کوتاهی های جامع جهانی در بخش ملکی و نظامی) فقط وفقط شبکه جهانی تروریست ها نفع مزید گرفته اند و یکبار دیگر به پابرخواسته اند و امروز بحیث یک چالش بزرگ سد راهی حکومت افغانستان و قوت های جامع جهانی قرارگرفته اند. این همه درحالیست که هفت سال از ورود کمکهای نظامی و مالی جامع جهانی علل خصوص کشور های عضو ناتو میگزرد وحتی یکتعداد از کشور های کمک کننده از تمدید مساعدت های شان خسته و دلشکسته بنظرمیرسند.
نتیجه گیری:
- درحالت موجود جهانیان کمک به افغانستان را امداد تلقی ننمایند بلکه و جیبه خویش دانسته حکومت و مردم افغانستانرا در مبارزه علیه تروریزم و تولید و قاچاق مواد مخدره تاسرحد کامیابی واقعی مساعدت نمایند تا اشتباه سال 1996 تکرار نگردد.
- ایالات متحده و کشورهای عضوناتو نگزاند که تروریست ها مانند یک قدرت سربلند کنند و منحیث یک چالش سد راه کشور های جهان قرار بگیرند، درصورت که قوت های ناتو و علل خصوص ایالات متحده جنگ علیه تروریزم را در افغانستان ببازد ایشان حیثت وقار خویشرا نیز خواهند باخت و ترویرستان را یک جرئت خاص غرض توسعه سریع فعالیت های شان خواهند بخشید.
- قوت های ناتو و ایالات محتده امریکا بااستفاده از تجارب هفت ساله شان جهت سرکوب نمودن تروریستان ضمن عملیات نظامی درمورد راهای اساسی و واقعی بارعایت نزاکت های دینی، مذهبی، قومی، تاریخی، سیاسی و منطقوی از طروق غیر نظامی مساعی بخرچ دهند تا موفقیت شان در زمان کمتر و به هزینه کمتر ممکن گردد.
- کشور ها و مؤسسات مالی کمک کننده به همکاریهای مالی شان ادامه بدهند و تطبیق پروژه های عمرانی و زیربنایی بیشتر توجه نمایند، با استفاده از تجربهای تلخ هفت سال گذشته در نحوه بکاربرد پولهای کمک نموده خویش جداً تجدید نظر نماید تا فساد اداری محار شود و شفافیت ، اقتصادیت و مؤثریت بیشتر خلق گردد.
- مصارفاتیکه در آینده در افغانستان صورت میگیرد باید در پروژهای باز سازی وعمرانی اختصاص داده شود زیرا مصارفات که درطول هفت سال گذشته صورت گرفته بیشتروبیشتر بعد نظامی داشته و برعکس بعد اقتصادی آن ناچیز بوده است .
- قوت های نظامی ایالات متحده امریکا حین عملیات شان از تاکتیک های جدید و تشریک مساعی هرچه بیشتر باقوت های نظامی افغان استفاده نمایند تا از یک جانب تلفات افراد ملکی و بیگناه جلوگیری شود و ازجانب دیگر سوء تفاهمات و مشاجرها با حکومت افغانستان اختتام بیابد و هر دوجانب (حکومت افغانستان و قوت های نظامی ایالات متحد) از یک گریبان سر بکشند و از یک دهان برضد دشمنان سخن بگویند.
- حکومت افغانستان از جانب خود با استفاده از دیپلوماسی ها، تاکتیک ها و مباحثه و استدلال کوشش نماید تاروابط حسنه سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی خود را جهت حفظ منافع ملی با کشور های کمک توسعه ببخشد و نگزارد که فرصت های مساعد شده قربانی مسائیل کوچک و جزئی گردد.
- جامعه جهانی پروژهای ظرفیت سازی را در امور حکومتداری (داشتن اردوی قوی، پولیس مسلکی، استخبارات آگاه، سیستم اداری شفاف، قانونمند و سریع…….) و همچنان در بخش سکتور خصوصی ارجحیت بیشتر ببخشد تا افغانستان هرچه زودتر از باردوش جامعه جهانی به همکار خوب و توانمند آن مبدل گردد.
- درصورت که نکته نظر های فوق رعایت نگردد از معضلات موجود حامیان و بانیان تروریست بین المللی نفع خواهد گرفت و در دراز مدت امنیت کشورهای جهان را تحدید نموده مردم بیگناه را در هرگوشه جهان آماج حملات وحشیانه شان قرار خواهند داد.